ORIGINAL_ARTICLE ارزشیابی عملکرد کارکنان بهداشتی در مورد تن سنجی کودکان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر همدان مقدمه و هدف: بیش از نیمی از موارد مرگ و میر در جهان معلول سوء تغذیه است که می توان باتن سنجی که یک روش بسیار عملی و مناسب برای ارزیابی وضعیت تغذیه کودکان است از مرگ و میر آنها پیشگیری نمود . لذا مطالعه ای به منظور تعیین عملکرد کارکنان بهداشتی در مورد تن سنجی کودکان در مراکز بهداشتی و درمانی شهر همدان انجام شد. روش کار: در این مطالعه توصیفی  تعداد نمونه های مورد پژوهش 65 نفر است که شامل کلیه کارکنان بهداشتی شهر همدان می باشد وبه طریق نمونه گیری آسان انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات ، پرسشنامه وبرگ مشاهده بود. نتایج : در ارتباط با " تعیین بکارگیری استاندارد ساختاری در زمینه لوازم و وسائل تن سنجی کودکان" نتایج  نشان داد که : بیشترین درصد واحدهای مورد پژوهش(7/47 % ) بکارگیری استاندارد ساختاری متوسطی داشته اند . همچنین در ارتباط با " تعیین بکارگیری استاندارد فرآیندمراقبت توسط کارکنان بهداشتی درتن سنجی کودکان نتایج نشان دادکه بیشترین درصد واحدهای مورد پژوهش( 5/78%) ازبکارگیری استاندارد فرآیند مراقبت متوسطی برخورداربوده اند. بعلاوه یکی از اقداماتی که در غالب فرآیند مراقبت مطرح می باشد زمان اولین مراجعه کودک به مراکز بهداشتی و درمانی می باشدکه بیشترین درصدکودکان(8/53 ) بین 1 تا 2 ماهگی جهت مراقبت مراجعه نموده اند . نتیجه نهائی : بطور کلی اکثر کارکنان بهداشتی در زمینه بکارگیری استاندارد ساختاری و بکارگیری استاندارد مراقبت در تن سنجی کودکان دارای عملکرد متوسطی بوده اند بنابراین پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی در زمینه آشنا سازی با اصول تن سنجی کودکان به اجرا درآید و وسایل و لوازم مناسب در اختیار آنان قرار گیرد. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1017-fa.pdf 1999-12-15 5 15 تن سنجی ، عملکرد ، کارکنان بهداشتی Evaluation of Health Staff Function about Children Anthropometric in Reference to Medical and Health Centers in Hamadan City Introduction; Objective : mor than half of the world’s death is caused by malnutrition which can be prevented by a suitable and practical method like anthropometric which is used for measuring children nutrition condition . Materials & Methods: A descriptive survey for assessment health staff functions about children anthropometric in Hamadan health care centers . Was done ‘ Data collection tools were including questionnaire and checklist’which have been choosen by simple methods . Results: Determing using structural standards in the field of tools and children anthropometric ‘ the results showed that most of research cases (47%) have had a medium structural standard .  More over determing processing anthropometric show that ‘ more than 78/5% cases have had a medium standard processing . How ever ‘ one of the actions which is noticed in caring process is the first child reference to health care centers ‘ which in this research 53/8% of children age 1-2 month have been referred . Conclusion: Generally most of health staff have had a medium function in structural standards and taking care in children anthropometric . So ‘ it is suggested that educational programs for familiarizing children anthropometric fields must be done. Suitable facilities must be provided.    http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1017-en.pdf 1999-12-15 5 15 Anthropometry / Functional / Health Staff A. Omidi , M.Sc. 1 AUTHOR M .Khodaveisi, M.Sc. 2 AUTHOR M. Bagharpoush, M.Sc 3 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE بررسی وضعیت آسیب های ناشی از وسایل نوک تیز و برنده و اقدامات فوری پس از آسیب در پرستاران مقدمه و هدف : آسیب ناشی ازوسایل نوک تیزوبرنده ،یکی ازمهمترین خطــرات بـیــولوژیک برای کارکنان بهداشتی - درمانی  بشمار می آید و همه کارکنان بخصوص پرستاران درمعرض این آسیب ها قراردارند .پیامد بیولوژیکی این آسیب بی نهایت خطرناک و باعث انتقال باکتریها، ویروسها، قارچها وانگل هامیشود. که دراین بین بیماریهای ایدز،هپاتیت C,B  نگرانی زیادی برای کارکنان وبخصوص پرستاران ایجادکرده است ، اینگونه آسیب ها درکارکنان بیمارستان هارایج می باشد واکثر کارکنان سابقه آسیب ناشی از وسایل نوک تیزوبرنده راداراهستند؛ بطوریکه 70% پرستاران اینگونه آسیب ها را تجربه می کنند. این پژوهش با هدف بررسی تعیین فراوانی ,ویژگیهای آسیب ناشی از وسایل نوک  تیز و برنده و اقدامات فوری پس ازآسیب در پرستاران شاغل در مراکز آموزشی- درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی یزد انجام شده است. روش کار : این پژوهش از نوع توصیفی بوده است وکلیه پرستاران شاغل در 3 بیمارستان تابعه  دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در پژوهش شرکت داده شدند. نتایج : نتایج نشان داد که1/69 درصد پرستاران سابقه آسیب درطی دوران کاری ،1/54درصد درطی یکسال گذشته و 7/49 درصد در طی شش ماه گذشته را داشتند. بین سابقه آسیب ، سن، سابقه کاری و بخش محل کار از لحاظ آزمون  آماری رابطه معنی دار وجود داشت، بطوریکه افراد گروه سنی 20 تا29 سال در معرض خطرترین گروه سنی معرفی  شدند و همینـطور بخش های داخلی ، جراحی و ویژه بعنوان پر خطرترین بخش ها ، سر سوزن ها پرخطرترین وسیله(71درصد)  و تزریقات پرخطرترین رویه(54درصد) معرفی شدند  ،46درصد پرستاران خونروی) تشدیدخونریزی از محل زخم) را تشدید کرده بودند و درنهایت  18 درصد پرستاران آسیب راآن هم اکترا بصورت شفاهی کرده بودند. نتیجه نهائی : با توجه به نتایج پژوهش تدوین برنامه آموزشی در زمینه تزریقات سالم (عدم درپوش گذاری واستفاده ازجعبه مخصوص دفع )، سیستم صحیح گزارش دهی آسیب ، احتیاطات عمومی و اقدامات فوری پس از آسیب  به همه پرستاران توصیه می شود. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1018-fa.pdf 1999-12-15 12 22 آسیب ، پرستا ر ، وسایل نوک تیز و برنده Needle Stick Injuries in Nurses in Hospitals Affiliated to Shahid Sadoghi University of Medical Sciences Introduction; Objective : Nowadays ,needle stick and injuries caused by sharp instruments are the most treateniy biological dangers in care givers .transmission of fatal diseases such as Aids and hepatitis is the consequence of these hazards. Materials & Methods: determination of the characteristics and frequency of sharp instruments injuries and related protective measures to be considered  http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1018-en.pdf 1999-12-15 12 22 Hollow bore needle / Injuries / nurses H. Nazmieh, M.Sc. 1 AUTHOR M.R. Mirjalili , MD. 2 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE بررسی مقایسه ای میزان رضایت مندی از زندگی زناشوئی زنان شاغل و خانه دار شهرکرد مقدمه و هدف: ازدواج مهمترین تصمیم در زندگی محسوب شده و در ازدواج رضایت از آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. اشتغال زنان در بیرون از منزل یکی از عوامل موثر بر رضایتمندی از زندگی زناشوئی است که این نسبت در جوامع مختلف متفاوت بوده ومتاثر از عوامل فردی واجتمائی جامعه می باشد. لذا این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایتمندی از زندگی زناشوئی در زنان شاغل وخانه دار شهرکرد انجام شد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی –تحلیلی است که بر روی 200 زن شاغل درآموزش و پرورش شهرکرد و 200 زن خانه دار ساکن شهرکرد که به روش تصادفی انتخاب شده بودند انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل دو بخش مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه 47 سوالی رضایتمندی از زندگی زناشوئی انریچ بودکه مستقیما توسط نمونه های مورد پژوهش تکمیل و با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و t مستقل تجزیه وتحلیل گردید. نتایج : میانگین نمره انریچ در زنان شاغل 47/24±17/ 175 ودر زنان خانه دار81/26±97/162 بدست آمد(01/0p< ).و در بررسی میزان رضایتمندی ومشخصات دموگرافیک، بین میزان رضایتمندی از زندگی زناشوئی و محل تولد و وضعیت مسکن (05/0p<) و میزان درآمد (01/0p< ) تفاوت معناداری وجود داشت. در حالیکه این تفاوت در زنان خانه دار بین زضایتمندی از زندگی زناشوئی و سطح تحصیلات و تفاوت سنی با همسر معنی دار بود(05/0p<). نتیجه نهائی : اشتغال زنان حتی در بافت سنتی مانند شهرکرد نه تنها تاثیر سوء در رضایتمندی از زندگی زناشوئی نداشته بلکه باتوجه به تاثیر آن بر امکانات رفاهی خانواده باعث افزایش میزان رضایتمندی گردیده است. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1019-fa.pdf 1999-12-15 20 30 رضایتمندی ، زندگی زناشوئی ، زنان شاغل ، زنان خانه دار Comparative Investigation of Marital Satisfaction in House wives and Employed Women in Shaharekord Introduction; Objective : Marriage is the most important decision made in the like spam, and marital satisfaction plays a significant role in matrimony tile. Women occupation and being out of home, is one of the most effective factors in marital satisfaction this scale is different in various communities and affected by social and individual factors. Thus, this study conducted and compared marital satisfaction in housewives and employed women in Shahrekord. Materials & Methods: This study is a descriptive analytic study, which conducted for 200 occupying women (teachers) and 200 housewives in Shahrekord, selected by a simple random sampling strategy. Data gathering included 2 parts: Demographic characterizations & a questionnaire that contained 47 questions of Enrich marital satisfaction scale. Questionnaires were hilled directly by target groups. Data was analyzed by Pearson correlation and independent samples t test. Results: Mean scare of enrich rest in employed women was 175.17± 24.47 and in housewives was 162.97 ±26.81 (p<0.01). There was a significant difference between marital satisfaction , place of birth, housing status (p<0.05) and income (p<0.01), in employed women. While this difference was significant between marital satisfaction , education level, education level and age difference (p<0.05) in housewives. Conclusion: Being occupied in women in a such traditional city as Shahrekord, not only doesn’t have a negative effect on marital satisfaction, but also a positive one, in accordance to its enhancing effect on family welfare http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1019-en.pdf 1999-12-15 20 30 Employed Women / Housewife women / Matrimony Life / Satisfaction S. Tahmasebi , M.Sc. 1 AUTHOR J. Moghadasi ,M.Sc. 2 AUTHOR A. Alavi, M.Sc. 3 AUTHOR MT. Moradi ,M.Sc 4 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE بررسی کیفیت زندگی بیماران مرحله نهایی بیماری کلیوی تحت درمان با همودیالیز مقدمه  و هدف : بیماری ، به خصوص  بیماریهای مزمن  شیوه زندگی انسان را تغییر می دهند و این امر  بر روی ارزیابی و رضایت فرد از  سطح عملکرد فیزیکی ، عاطفی و اجتماعی تاثیر می گذارد و بدین ترتیب کیفـیــت زندگی تحت الشعاع قـــرار می گیرد . شناخت ابعاد مختلف کیفیت زندگی به کادر درمانی کمک می کند تا در جهت ارائه خدمات بهتر و ارتقاء سطح سلامت و بهبود کیفیت زندگی مددجویان گام های موثرتری بردارند.  لذا این تحقیق بمنظور بررسی کیفیت زندگی بیماران مرحله نهایی بیماران کلیوی تحت دیالیز مراجعه کنند. روش کار : پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است .نمونه های پژوهش شامل  73 بیمار همودیالیزی مراجعه کننده به بیمارستان سینای مراغه بوده است که به صورت در دسترس از بین بیمارانی که مشخصات واحدهای پژوهش را داشته و علاقمند به شرکت در پژوهش بودند انتخاب گردید . ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای مشتمل بر  اطلاعات دموگرافیک ، اطلاعات مربوط به بیماری  و بخش سنجش کیفیت زندگی در ابعاد مختلف بود که برای تهیه آن از تلفیق دو پرسشنامه SF-36 و وسکانسین بر اساس نرمهای جامعه استفاده گردید و سپس اعتبار آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن با آزمون مجدد تعیین گردید بعد از تایید اعتبار و پایایی پرسشنامه ها  از طریق مصاحبه و گزارش خود بیماران  تکمیل و  نتایج با SPSS11 تجزیه و تحلیل گردید  بدین شکل که جهت بررسی و  دستیابی به اهداف از آمار توصیفی و جهت تعیین ارتباط آماری از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است .  نتایج: یافته های پژوهش نشانگر آن بود که اکثریت واحدهای مورد پژوهش (5/57 درصد ) در فاصله سنی 65-51 سـال ، مذکر ( 63% ) متاهل ( 63 % ) بی سواد( 1/61 % ) بیکار ( 89 %د ) با فعالیت جسمی کم (8/80 % ) ، فاقد بیماری روانی ( 8/91 % ) و با درآمد کمتر از 60 هزار تومان( 5/57 %د) بودند. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت زندگی  (8/80 درصد ) واحدهای مورد پژوهش متوسط و بقیه ضعیف (2/19 درصد ) بوده است در ارتباط با هریک از ابعاد کیفیت زندگی نیز یافته ها بیانگر این بود که وضعیت اکثریت واحدهای مورد پژوهش، در بعد  جسمی (  5/57 % ) و وضعیت عاطفی روانی ( 6/72 % ) در حد متوسط ، در بعد وضعیت اجتماعی – اقتصادی ( 3/86 % ) ضعیف ودر  بعد خانوادگی ( 1/67 %) خوب بوده است .همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ارتباط معنی داری بین کیفیت زندگی و وضعیت جسمی (با همبستگی 683/0 و  000/0 = p )، کیفیت زندگی و وضعیت عاطفی (با همبستگی 615/0 و 000/0= p )، کیفیت زندگی و وضعیت اجتماعی اقتصادی ( با همبستگی 647/0 و 000/0 =  p) وکیفیت زندگی و وضعیت خانوادگی ( با همبستگی 699/0 و 000/0 = p ) وجود دارد . نتیجه نهائی : کیفیت زندگی اکثریت بیماران همودیالیزی در حد متوسط و بین ابعاد مختلف آن ارتباط وجود دارد و با شناخت و تلاش در جهت بهبود آنها می توان امتیاز کلی کیفیت زندگی این بیماران را ارتقا بخشید . با توجه به نتایج این پژوهش که نشـــــــان داد کیفیت زندگی اکثریت بیماران همودیالیزی در حد متوسط بود می توان چنین نتیجه گرفت که با شناخت و تلاش در جهت بهبود کیفیت زندگی و توجه به ابعـــاد مختلف آن می توان با انجام راهکارهای مناسب نسبت به ارتقاء آن کوشش نمود. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1020-fa.pdf 1999-12-15 26 36 کیفیت زندگی ، مرحله نهایی بیماری کلیوی ، همودیالیز A Study of Quality of Life in End Stage Renal Disease Undergoing Hemodialysis Treatment Introduction; Objective : Disease special chronic disease  changes the way a patient lives . By identifying the effective factors on patients’ QOL, we can offer effective services & increase level of health  Quality of Life. This study was carried out in order to determine the effective factors on patients’ QOL who undergoing hemodialysis treatment in Maragheh Sina hospital . Materials & Methods: The subjects of this study included all the 73 hemodialysis patients who were admitted to Sina hospital in Maragheh in 2006 . A questionnaire including demographic information & aspects of QOL such as physical, mental, social , economical & family was used . It was validated by content validity & reliability of the instrument was obtained by re-test . Findings of study showed  that the average ages of hemodialysis patients were 51.14. . 63% were male & 37% were female . Results: Totale scores of for 80/8% of patients have medium score & 19/2% of them have weak score in physical condition 57/5%  of patient , in emotional condition 2/6 % , in socioeconomical condition (86/3 %) have poor condition but in family condition most of them (67/1%) have good condition . There was a significant between QOL & physical condition (correlation=0/683, p=0/000 ) ,QOL & emotional  condition (correlation=0.615 , p= 0.000) ,QOL & socioeconomical  condition ( correlation= 0.647 , p=0.000) & QOL ;  family condition (correlation=0.699, p=0.000).  There wasn ’t  a  significant between QOL & sex.  Conclusion: Most of patients had medium QOL & there is a significant between QOL ;  difference aspects  of QOL . By identifying the effective factors on patients’ QOL  we can enhance the patients’ QOL. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1020-en.pdf 1999-12-15 26 36 End Stage Renal Disease/ Hemodialysis/ Quality of Life K. Narimani ,M.Sc 1 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE بررسی اپیدمیولوژی سوختگی در کودکان استان آذربایجان غربی مقدمه و هدف: شناسایی اپیدمیولوژی سوختگی و افراد در معرض خطر این ضایعه برای تعیین و تخصیص منابع و اتخاذ تدابیر پیشگیری و درمان ضروری است. در تحقیقی که تحت عنوان بررسی اپیدمیولوژی سوختگی در کودکان آذربایجان غربی صورت گرفته است، تلاش بر این بوده که ضمن تعیین علل و عوامل این مساله، راهکارهایی برای برطرف نمودن این عوامل و کاهش پی آمدهای ناشی از آن ارائه گردد. روش کار: این پژوهش گذشته نگر در صدد بوده است تا کودکان زیر 15 سال را از نظر اپیدمیولوژی، مرگ و میر و عوامل ایجاد کننده مصدومیت های سوختگی در استان آذربایجان غربی در سال 1384 را با استفاده از پرونده های سابقه پزشکی در بخش سوختگی بیمارستان امام خمینی شهر ارومیه بررسی نماید. تعداد مصدومین 219 نفر بود. پس از گردآوری داده ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده گردید. نتایج:  5/33% از مصدوین دچار سوختگی در سال 1384 را کودکان زیر 15 سال تشکیل می دادند که گروه سنی زیر یک سال با 1/6% موارد بالاترین میزان سوختگی را تشکیل می دادند. سوختگی با آب جوش 3/63% کل موارد را شامل می شد. متوسط سنی مصدومین 15- 0 سال برابر 45/5 سال بود و نسبت کودکان پسر به دختر 73/0 به 1 بود. در 9/71% از موارد میزان سوختگی زیر 20% از کل سطح بدن و در 5/15% از موارد سوختگی بیش از 40% از کل سطح بدن را در بر گرفته بود. مدت متوسط بستری در بیمارستان 74/7 روز بود که از 1 روز تا 60 روز متغیر بود. سوختگی با آب داغ عامل اصلی سوختگی (3/63%) بود که بدنبال آن سوختگی با شعله (8/29%) قرار داشت. متوسط سن کودکان دچار سوختگی با شعله 67/6 سال و متوسط کودکان دچار سوختگی با آب جوش 36/4 سال بود. مرگ و میر ناشی از آب جوش 50% و مرگ و میر ناشی از شعله 9/42% موارد را تشکیل می داد. نتیجه نهائی: در این پژوهش افراد مونث درمعرض بیشترین خطر سوختگی قرار داشتند و شدت سوختگی در کودکان بزرگسال بیشتر بود. یافته های این پژوهش مشخص کننده گروه های سنی در معرض خطر بیشتر و عوامل خطرزای موجب سوختگی در کودکان استان بود.سوختگی با آب جوش و شعله بیشترین عوامل ایجاد کننده سوختگی بودند. به نظر می رسد باید برنامه ای پیشگیرانه ، از جمله توجه به نکات ایمنی  در منازل و آموزش والدین کودکانی که در معرض خطر بیشتری قرار دارند تدوین گردد. مسئولین و سیاستگزاران نیز باید در انجام برنامه ریزی اساسی ضمن توجه به تدابیر پیشگیرانه و آموزش به والدین و اختصاص منابع انسانی و مالی، به نیازهای جسمی و روانی کودکان مصدوم توجه بیشتری داشته باشند. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1021-fa.pdf 1999-12-15 34 44 آذربایجان غربی ، سوختگی ، کودکان Epidemiological Study of Childhood Burns in Urmia, Iran Introduction; Objective : Understanding the etiology of severe burns injuries and identifying high risk groups are essential for allotting resources for prevention and treatment. The objective of this study was to develop a profile of severe childhood burns in Urmia city (the center of West Azerbaijan province of Iran). These findings will hopefully stimulate development of targeted and sustainable interventions for reducing burns occurrence among identified pediatrics high-risk groups and help to guide health care efforts towards the prevention of burn injuries. Materials & Methods: This retrospective study which carried out (from 1st March 2005 to 1st March 2006) to find the epidemiology, mortality and etiological factors of pediatrics burn cases in 0-15 year’s age group burn injuries in province of West Azerbaijan in the North- West of Iran. Data from burn unit in Urmia was retrieved. Demographic characteristics, clinical features, and outcomes constituted our data file in Statistical Software, SPSS. Mean scare of enrich rest in employed women was 175.17± 24.47 and in housewives was 162.97 ±26.81 (p<0.01). There was a significant difference between marital satisfaction , place of birth, housing status (p<0.05) and income (p<0.01), in employed women. While this difference was significant between marital satisfaction , education level, education level and age difference (p<0.05) in housewives. Results: Children who hospitalized with burns constituted 33.5% of all burn admissions. Infants (ages 0-1) had the highest prevalence (6.1 %). Scalds caused 63.3% of burns. The mean age of these children, between 0 to 15 years, was 5.45, and male to female ratio 0.73 to 1. In 71.9 % of the patients burn extent was less than 20% TBSA and 15.5 % suffered from >40% TBSA burns. The average length of stay in the hospital was 7.74 days, varying from 1 to 60 days. Scald was the main cause of burn (63.3 %), followed by flame (29.8%). Mean age of children with flame burns (6.67 years), was significantly higher (p < 0.001) than those with scalds (4.36), or other causes. Gender had no influence on mortality. Conclusion: Girls were found to be at greatest risk for a burn injury and older children were at higher risk for severe burns. Prevention programs should target these high risk groups, with an emphasis on the unique characteristics of each group. Policy makers should reassess the benefits of a pediatric burn unit in Urmia. There is need for general awareness through public education, which may lead to the prevention of significant number of such http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1021-en.pdf 1999-12-15 34 44 Burns /Children/ Infants/ Urmia N. Aghakhani, M.Sc. 1 AUTHOR A. Feizi, PhD 2 AUTHOR H. Jafarizadeh, M.Sc. 3 AUTHOR N. Rahbar, B.Sn. 4 AUTHOR M.Daneshmandi, M.Sc. 5 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE بررسی مقایسه ای میزان سازگاری کودکان دبستانی خانواده های مطلقه در شهر همدان مقدمه و هدف: طلاق بعنوان یک پدیده ناخوشایند اجتماعی در اکثر جوامع مطرح است و  درصد طلاق در تمام کشورهای جهان روبه افزایش است . این پدیده تاثیر عمیقی بر سلامت جسمانی و روانی کودکان و سازگاری آنان دارد و یکی از عواملی که برمیزان سازگاری آنها تاثیر می گذارد نحوه برخورد و رابطه با والدی است که کودک باوی زندگی می کند . لذا این بررسی با هدف تعیین و مقایسه میزان سازگاری کودکان دبستانی خانواده های مطلقه که با پدر  یا مادر خود زندگی می کنند انجام گرفت. روش کار :  این پژوهش یک بررسی توصیفی- تحلیلی است و  بر روی 204 نفر از دانش آموزان دبستانهای شهر همدان که شامل 102 دختر و 102 پسر از خانواده های مطلقه بود انجام شد . نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار گردآوری داده ها فرم مصاحبه با والدین براساس چک لیست رفتاری کودکان دبستانی کاسل و راسل بود . یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار ٍ;zwjٍٍ SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد  کودکانی که پس از طلاق با مادر زندگی می کردند بطور قابل توجهی از سازگاری بهتری برخوردار بودند و بین میانگین نمرات سازگاری فردی ، سازگاری اجتماعی ، سازگاری در منزل و سازگاری در مدرسه و سازگاری کل شخصیت کودکانی که با مادر زندگی می کردند و کودکانی که با پدر زندگی می کردند تفاوت معنی دار وجود دارد و کودکانی که با مادر زندگی می کردند از سازگاری بیشتری برخوردار بودند. نتیجه گیری: می توان گفت که مواظبت از کودک وظیفه ای است که توان عاطفی زیادی می طلبد ، بنابراین والد سرپرست باید آن والدی باشد که کودک با او بهترین و مداوم ترین ارتباط عاطفی را دارد . http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1022-fa.pdf 1999-12-15 40 50 حضانت، سازگاری رفتاری ، طلاق ، کودک سن مدرسه The Comparative Study of Elementary School Students’ Adjustment in Divorced Families Living with Single Parent Introduction; Objective : Divorce is considered as one of the unpleasant social phenomen in every sosiaty، and its percentage is increasing in almost all countries.Unfortunatly، this phenomen has a negative effect on the physical & psychological health adjustment of the children from such families. One of the factor influencing the level of child – adjustment in such situations is his/her living condition with either mother or father. Therefore، the purpose of the present study was to compare the adjustment behavior of the school children from divorced families who lived either with their father or mother. Materials & Methods: This study is a descriptive-analytical design.The sample consisted of 204     elementary school students from divorced families 102girls and 102 boys ، 6- 11 years who were selected randomly on the  multistage cluster from elementary schools in Hamadan city .The data  were collected by conducting an interview with parents based on the “ child- behavior rating schale” checklist by Russell;Cassel.Informations were analysed according to SPSS soft ware. Results: The data analysis  revealed that [ children living with their mother were significantly better adjustment] .Ther was ameaningful  Difference between the average score of individual ، social،home،school, and total personality adjustment in children living with their mothers and children living with their fathers. Conclusion: Taking care of the children in divorced families is an important  responsibility ، and demands lots of psychological & emotional potentials . Therfore it is to the child benefit to live with the parents with whom he/she has the most psychological ;emotional relation http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1022-en.pdf 1999-12-15 40 50 Behavioral adjustment/Divorce/School Age Child/Guardianship Z. habibi , M.D. 1 AUTHOR J.Sajedi , M.Sc 2 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE بررسی سلامت روانی دانشجویان پرستاری و عوامل مرتبط با آن مقدمه و هدف: سلامت روان به عنوان یکی از ابعاد سلامتی محسوب می شود. دانشجویان هر جامعه معمولا آینده سازان آن جامعه محسوب می شوند، از این رو توجه به ابعاد سلامت روانی آنان نیز تاثیر به سزایی در سلامت روانی کل جامعه دارد. این بررسی به منظور شناسایی اختلال های روانی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد. روش کار: در این مطالعه مقطعی تمامی 240دانشجوی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قزوین مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش, پرسشنامه سلامت عمومی 28سوالی بود. نقطه برش در مقیاس کلی، برای تشخیص افراد بیمار 23و بالاتر منظور شد. نقطه برش برای تشخیص افراد بیمار در هر یک از مقیاس های فرعی 14 منظور شد.  نتایج: شیوع اختلالات جسمانی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی به ترتیب 9/2%، 6/4%، 3/6% و 2/4% به دست آمد. میزان شیوع اختلال کلی 9/36% به دست آمد. در این بررسی میزان اختلال در مردان 8/23%  و در زنان 3/38% به دست آمد که تفاوت معنی داری نیست. هم چنین میزان اختلال در افراد مجرد 38%  و در افراد متاهل 9/26%  به دست آمد که به لحاظ آماری معنی دار نیستند. از 169نفری که به رشته تحصیلی خود علاقه داشتند، 50 نفر(6/29%) دارای اختلال روانی بودند درحالی که از 65نفری که به رشته تحصیلی خود علاقه نداشتند، 35نفر(8/53%) دارای اختلال روانی بودند، این اختلاف به لحاظ آماری معنی دار بود (001/0=P). نتیجه نهائی: با توجه به میزان نسبتا بالای اختلال روانی در بین دانشجویان و نظر به اینکه دانشجویان آینده سازان کشور هستند لذا ضروری است تدابیری اتخاذ گردد تا عوامل موثر در این زمینه (از جمله عدم علاقه به رشته تحصیلی) کاهش یابند. برگزاری کلاسهای آموزشی در زمینه فراگیری مهارتهای زندگی. بررسی منظم سلامت روانی دانشجویان و پیگیری افراد در معرض خطر. تشویق به حفظ ارتباط با خداوند. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1023-fa.pdf 1999-12-15 45 55 پرسشنامه سلامت عمومی ، دانشجویان پرستاری، سلامت روانی ، قزوین Mental Health in Nursing Students in Qazvin University of Medical Sciences Introduction; Objective : Mental health is one of the important parts of human health and it is more important in students. To assess mental health and related factors in nursing students in Qazvin University of Medical Sciences. Materials & Methods: In a cross-sectional study, all (240) nursing students responded to the 28 items General Health Questionnaire (GHQ-28).  In order to indicate severe mental health disorders in students, for the general scale score of 23 and for the subscales score of 14 were used as cut-off points. Results: The results indicated that 36.9% of students suffered from mental health disorders. Mental health disorders prevalence was 23.8% for men and 38.3% for women. The rates in single students and married students were 38% and 26.9% respectively. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1023-en.pdf 1999-12-15 45 55 General Health Questionnaire /Mental Health/ Nursing students / H. Jahani Hashemi ,Ph.D. 1 AUTHOR K. Noroozi , B.Sc. Kheiri Soleiman ,Ph.D 2 AUTHOR 3 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE بررسی ارتباط سلامت روان و رضایت زناشویی زنان متاهل مقدمه و هدف: خانواده در حکم بافت سلولی برای اندام های اجتماعی است و فراهم کننده سلامت روانی ، جســمــی و اجتمــاعی اعضاء آن می باشد. سلامت خانواده در پناه زندگی توآم با برقراری ارتباط محکم و دائمی بین زن و مرد که ازدواج  نامیده می شود برقرار می شود. امروزه بروز اختلافات زناشویی افزایش داشته که این مورد لزوم بررسی علل و تعارضات خانوادگی و زناشویی را مطرح می نماید. برخی مطالعات وجود مشکلات روانی را در افرادی که متقاضی طلاق هستند نشان داده لذا با توجه به اهمیت تداوم زندگی خانوادگی، محقق بر آن شد تا با انجام این تحقیق و با هدف بررسی ارتباط وضعیت سلامت روان و رضایت زناشویی زنان بروجنی به بررسی عوامل احتمالی ایجاد کننده نارضایتی زناشویی پرداخته تا زمینه ای برای پیشگیری از طلاق و از هم پاشیدن زندگی خانواده فراهم نماید. روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی  می باشد. در این پژوهش از دو پرسشنامه 28 سوالی سلامت روان گلدبرگ  و 47 سؤالی رضایت زناشویی انریج (Enrich) به علاوه سؤالاتی پیرامون عوامل دموگرافیک استفاده شده است. جامعه پژوهش را زنان متأهل بروجن که در سال 1384 به مراکر بهداشتی درمانی شهر بورجن مراجعه کرده بودند تشکیل می داد که 400 نفر آنها در مطالعه شرکت داده شدند پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات توسط نرم افزار SPSS و با کمک آزمونهای آماری میانگین ، همبستگی اسپیرمن و کای دو تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج: اکثر واحدهای پژوهش دارای رضایت نسبی از زندگی زناشویی خود بودند.از طرفی  بین دو فاکتور رضایت زناشویی و سلامت روان زنان ارتباط معنی دار آماری مشاهده شدوزنان  برخوردار از سلامت روان مناسب تر از نظر رضایتمندی زناشویی وضعیت بهتری نشان دادند. (05/0P<) بیشترین مشکل زنان در بعد سلامت روان مربوط به مشکلات عملکرد اجتماعی و در بعد رضایت زناشویی نیز مشکلات ارتباطی با همسرانشان بود.در ابعاد مختلف سلامت  روان بین افسردگی و رضایت زناشویی بیشترین همبستگی منفی آماری مشاهده شد.(05/0P<)بین متغیر های تحصیلات زن و مرد و وضعیت رضایت زناشویی و سلامت روان رابطه آماری معنی داری مشاهده شد.(05/0P<) بدین صورت که با افزایش سطح تحصیلات زن و مرد رضایت زناشویی و وضعیت سلامت روان زنان مناسب تر بود. نتیجه نهائی: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، لزوم انجام مشاوره قبل از ازدواج و در طول زندگی زناشویی به منظور پیشگیری و درمان زود هنگام مشکلات احتمالی در سلامت روان زن و مردودرنتیجه کاهش احتمال بروز تعارضات زناشویی و بهبود مهارتهای ارتباطی آنها مطرح می گردد. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1024-fa.pdf 1999-12-15 52 62 رضایت، زناشویی، زنان متاهل ، سلامت روان The Investigation of the Relationship Between Mental Health Condition and Martital Satisfaction مقدمه و هدف: خانواده در حکم بافت سلولی برای اندام های اجتماعی است و فراهم کننده سلامت روانی ، جســمــی و اجتمــاعی اعضاء آن می باشد. سلامت خانواده در پناه زندگی توآم با برقراری ارتباط محکم و دائمی بین زن و مرد که ازدواج  نامیده می شود برقرار می شود. امروزه بروز اختلافات زناشویی افزایش داشته که این مورد لزوم بررسی علل و تعارضات خانوادگی و زناشویی را مطرح می نماید. برخی مطالعات وجود مشکلات روانی را در افرادی که متقاضی طلاق هستند نشان داده لذا با توجه به اهمیت تداوم زندگی خانوادگی، محقق بر آن شد تا با انجام این تحقیق و با هدف بررسی ارتباط وضعیت سلامت روان و رضایت زناشویی زنان بروجنی به بررسی عوامل احتمالی ایجاد کننده نارضایتی زناشویی پرداخته تا زمینه ای برای پیشگیری از طلاق و از هم پاشیدن زندگی خانواده فراهم نماید. روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی  می باشد. در این پژوهش از دو پرسشنامه 28 سوالی سلامت روان گلدبرگ  و 47 سؤالی رضایت زناشویی انریج (Enrich) به علاوه سؤالاتی پیرامون عوامل دموگرافیک استفاده شده است. جامعه پژوهش را زنان متأهل بروجن که در سال 1384 به مراکر بهداشتی درمانی شهر بورجن مراجعه کرده بودند تشکیل می داد که 400 نفر آنها در مطالعه شرکت داده شدند پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات توسط نرم افزار SPSS و با کمک آزمونهای آماری میانگین ، همبستگی اسپیرمن و کای دو تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج: اکثر واحدهای پژوهش دارای رضایت نسبی از زندگی زناشویی خود بودند.از طرفی  بین دو فاکتور رضایت زناشویی و سلامت روان زنان ارتباط معنی دار آماری مشاهده شدوزنان  برخوردار از سلامت روان مناسب تر از نظر رضایتمندی زناشویی وضعیت بهتری نشان دادند. (05/0P<) بیشترین مشکل زنان در بعد سلامت روان مربوط به مشکلات عملکرد اجتماعی و در بعد رضایت زناشویی نیز مشکلات ارتباطی با همسرانشان بود.در ابعاد مختلف سلامت  روان بین افسردگی و رضایت زناشویی بیشترین همبستگی منفی آماری مشاهده شد.(05/0P<)بین متغیر های تحصیلات زن و مرد و وضعیت رضایت زناشویی و سلامت روان رابطه آماری معنی داری مشاهده شد.(05/0P<) بدین صورت که با افزایش سطح تحصیلات زن و مرد رضایت زناشویی و وضعیت سلامت روان زنان مناسب تر بود. نتیجه نهائی: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، لزوم انجام مشاوره قبل از ازدواج و در طول زندگی زناشویی به منظور پیشگیری و درمان زود هنگام مشکلات احتمالی در سلامت روان زن و مردودرنتیجه کاهش احتمال بروز تعارضات زناشویی و بهبود مهارتهای ارتباطی آنها مطرح می گردد. http://nmj.umsha.ac.ir/article-1-1024-en.pdf 1999-12-15 52 62 رضایت/ زناشویی/ زنان متاهل / سلامت روان SH. Banaian, M.Sc. 1 AUTHOR N. Parvin, M.Sc. 2 AUTHOR A. Kazemian M.Sc 3 AUTHOR