مقدمه و هدف: انتقال دانش یکی از دغدغه های اصلی تمام نظام های آکادمیک از جمله پرستاری است. نظام هایی موفق قلمداد می شوند که بتوانند پارادایم های تئوریک خود را به نسخه های موفق و قابل تجویز عملی در آورند. هدف این پژوهش نظریه پردازی بر فرآیند انتقال دانش نظری به حوزه عمل در پرستاری بوده است.
روش کار: این پژوهش از نوع کیفی و به روش گراندد تئوری با استفاده از نمونه گیری مبتنی بر هدف و مصاحبه عمیق و باز نیمه ساختارمند انفرادی با 29 نفر و چندین جلسه مشاهده مشارکتی انجام شد. نمونه گیری نظری، مبتنی بر روند استخراج متغیرها و شکل گیری نظریه، با استفاده از تکنیک"پارادایم کدگذاری" اشتراوس و کوربین و روش تحلیل مقایسه ای مداوم، تجزیه و تحلیل داده ها انجام گردید.
نتایج: از داده های این تحقیق، از مجموع 985 کد اولیه، پس از چندین بار تقلیل و ادغام جهت رسیدن به تراکم مفهومی، 500 مورد برچسب مفهومی با بار مفهومی گسترده تر استخراج گردید که نهایتاً چهارمضمون یا درونمایه اصلیِ جنبه روانشناختی انتقال دانش، ساختار رفتار بالینی، پارادوکس پارادایمی دانش و عمل؛ و واگرایی سازمانی در پرستاری از محتوای مستتر در آنها استخراج شد. گسست متقابل تئوری – عمل / عمل – تئوری، متغیرمرکزی و دارای مرجعیت و محوریت لازم در بین داده ها بود. در واقع این گسست هم مشکل اجتماعی پایه و در عین حال فرایند اجتماعی پایه این مطالعه را نیز به صورت گسست بین اندیشه و رفتار در پرستاری تشکیل داده است.
نتیجه نهایی: پیوست مطلوب بین تئوری ـ عمل / عمل- تئوری در چهار ستون اصلی پرستاری یعنی آموزش، پژوهش، مدیریت و بالین راهکار اصلی موفقیت است. پی آیندِ فرآیند گسست? انتقال دانش در پرستاری، تداوم ثنویت گرایی مخرب بین آموزش و بالین پرستاری و به مخاطره افتادن جایگاه و پایگاه علمی رشته خواهد بود که در قسمت های مختلف این پژوهش نیز مورد تاکید بوده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |