Ethics code: IR.MUMS.REC.1396.365
1- مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
2- ، khadivzadeht@mums.ac.ir
چکیده: (354 مشاهده)
زمینه و هدف: اختلالات کف لگن شامل نقصان در ورقههای عضلانی و لیگامانی است که موجب اختلال در دیوارهی قدامی، میانی و خلفی میشود. مواجهه با علائم این اختلالات میتواند بسیاری از جنبههای زندگی یک زن را تحت تاثیر قرار دهد. باتوجه به خلأ دانش در این زمینه، مطالعهی حاضر باهدف تبیین فرآیند مواجهه زنان با علائم اختلالات کف لگن انجام شد.
موادوروشها:این پژوهش کیفی در سالهای 1396 تا 1399انجام شد.طی نمونهگیری هدفمند و نظری 38 مشارکتکننده وارد شدند و با استفاده از مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته دادهها جمعآوری و با روش گرانددتئوری کوربین و اشتراوس(2015) طی چهار مرحله، 1- تحلیل دادهها برای مفاهیم،2-برای زمینه، 3- برای فرایند،4- ترکیب طبقات، تجزیه و تحلیل شد. از نرمافزار MAXQDA10 برای مدیریت و تحلیل دادههای کیفی کمک گرفته شد.
یافتهها: در مطالعهی حاضر دغدغه اصلی مشارکتکنندگان«سلب زندگی عادی»و تئوری استخراج شده از دادهها،«ادارهی علائم در جهت عادیسازی شرایط»بود. این تئوری حاصل کنش/ واکنش پنجگانه شامل: کنکاش ذهنی با مشاهدهی علائم و تلاش برای اطمینانیابی، تلاش برای اختفای بیماری، تلاش برای حل تعارضات زناشویی، بهکارگیری راهبردهای خودمدیریتی و پیگیری فعالانهی درمان بود و در نهایت دارای پیامدی با طیف همسازی با بیماری تا بهبودی نسبی داشت. دغدغهی مشارکتکنندگان در زمینهی"استیلای علائم بر ابعاد زندگی فردی و بین فردی"که شامل هفت زیرمفهوم بود، رخ میداد.
نتیجهگیری: نتیجه اصلی این مطالعه ارائه تئوری«ادارهی علائم در جهت عادیسازی شرایط» میباشد. براساس این تئوری زنان در پاسخ به دغدغهی خود، درجستجوی راهکارهای مقابلهای در زمینههای مختلف برآمده و سعی میکنند از طریق ادارهی علائم زندگی خود را عادی سازند
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
مامایی دریافت: 1401/12/2 | پذیرش: 1402/3/10