مقدمه و هدف: طلاق بعنوان یک پدیده ناخوشایند اجتماعی در اکثر جوامع مطرح است و درصد طلاق در تمام کشورهای جهان روبه افزایش است . این پدیده تاثیر عمیقی بر سلامت جسمانی و روانی کودکان و سازگاری آنان دارد و یکی از عواملی که برمیزان سازگاری آنها تاثیر می گذارد نحوه برخورد و رابطه با والدی است که کودک باوی زندگی می کند . لذا این بررسی با هدف تعیین و مقایسه میزان سازگاری کودکان دبستانی خانواده های مطلقه که با پدر یا مادر خود زندگی می کنند انجام گرفت.
روش کار : این پژوهش یک بررسی توصیفی- تحلیلی است و بر روی 204 نفر از دانش آموزان دبستانهای شهر همدان که شامل 102 دختر و 102 پسر از خانواده های مطلقه بود انجام شد . نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار گردآوری داده ها فرم مصاحبه با والدین براساس چک لیست رفتاری کودکان دبستانی کاسل و راسل بود . یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار ٍ&zwjٍٍ SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد کودکانی که پس از طلاق با مادر زندگی می کردند بطور قابل توجهی از سازگاری بهتری برخوردار بودند و بین میانگین نمرات سازگاری فردی ، سازگاری اجتماعی ، سازگاری در منزل و سازگاری در مدرسه و سازگاری کل شخصیت کودکانی که با مادر زندگی می کردند و کودکانی که با پدر زندگی می کردند تفاوت معنی دار وجود دارد و کودکانی که با مادر زندگی می کردند از سازگاری بیشتری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: می توان گفت که مواظبت از کودک وظیفه ای است که توان عاطفی زیادی می طلبد ، بنابراین والد سرپرست باید آن والدی باشد که کودک با او بهترین و مداوم ترین ارتباط عاطفی را دارد .
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |